The Greatest Guide To داستان های واقعی
The Greatest Guide To داستان های واقعی
Blog Article
بعد از مدت زیادی، جریان را برای نزدیکان خود تعریف کردند و تصمیم گرفتند که هرگز به آن جاده نزدیک نشوند.
بااینحال، حتی قبل از بردهداری آمریکایی، این ملک در بالای یک قبرستان هندی ساخته شده بود (که ظاهراً قرنها بعد، این موضوع منجر به مشاهده روح یک زن بومی آمریکایی در بالاخانه شد).
در سال ۱۹۹۲، زمانی که مالک مزرعه میرتلز در لوئیزیانا از این ملک (بهعنوان بخشی از الزامات شرکت بیمه) عکس گرفت، اتفاق قابل توجهی رخ داد.
داستان
گردنش بریده شده بود، چشماش بیرون زده بودن و چاقویی توی سینش خورده بود.
شبی پدری همراه دخترش، در جادهای کم تردد در بیرون شهر رانندگی میکرد. آنها کل روز را نزد مادر دخترک که در بیمارستان بستری بود سپری کرده بودند و شب هنگام در حال برگشت به خانه بودند. دختر در حالی که به صدای ضربات قطرههای باران روی سقف ماشین گوش میکرد، خواب چشمانش را سنگین و شروع به چرت زدن کرد.
طبق گزارش کشتی، کاپیتان بنجامین بریگز و خدمهاش در ۷ نوامبر ۱۸۷۲، روی کشتی مری سلست، از بندر نیویورک به سمت جنوای ایتالیا حرکت کردند. کشتی مذکور در داستان واقعی ارواح حامل الکل واسرشته، هفت خدمه و همسر و دختر بریگز بود.
بسیاری از نوارهای ارواح را نیروهای ویتنام جنوبی، متحدان آمریکاییها تهیه کرده بودند. در این نوارها از سربازان خواسته میشد دست از جنگیدن بکشند. در یکی از این پیغامها آمده بود: «رفقای من، برگشتم تا به شماها اطلاع بدهم که مُردهام… بله من مُردم. مراقب باشید که بلای من سرتان نیاید. رفقا قبل از اینکه خیلی دیر شود به خانه برگردید.
اتاق فرار یا اسکیپ روم یک سرگرمی گروهی و فکری است که در آن شما با تشکیل یک تیم و ورود به فضای بازی اتاق فرار، وارد یک داستان از پیش تعیین شده خواهید شد. شما در این فضا باید سیر داستانی بازی را با حل کردن معماها، پازلها و همچنین کار گروهی طی کرده و خودتان را به هدف نهایی بازی برسانید.
در این یادداشت از وبلاگ طاقچه قرار است که داستانهای حقیقتا ترسناکی را به شما معرفی کنیم که اصل و اساس آنها از دنیای واقعی گرفته شده است!
بازدیدکنندگان ادعا کردهاند که صدای قدمهایی را در اتاق خواب او شنیدهاند، دستگیرههای در به خودی خود چرخانده شدهاند و حتی تغییرات شدید دما را احساس کردهاند.
ما برای هم احترام زیادی قائل بودیم اما به چشم پسرعمو دخترعمو به هم نگاه میکردیم و اصرار بزرگترها هم نتوانست شوقی در ما ایجاد کند و تا همین الان هم حس زن و شوهری نسبت به هم نداریم.» پرسیدم آیا قبل از ازدواج به پدرهایتان گفتید که اصلا حس خاصی به هم ندارید؟ رامین پاسخ داد:«به آنها گفتیم ولی تصمیمشان را گرفته بودند. ما متعلق به قومیتی هستیم که پدران بسیاری از تصمیمها را بدون در نظر گرفتن نظر بچهها میگیرند و بچهها قدرت ایستادن در برابر رای آنها را ندارند.
پیرمرد در حالیکـه بـه زحمت، با دست لرزانش دکمه پیراهنش را میبست، با صدایی نحیف ولی همراه با غرور خاصی جواب داد: هیچوقت بـه این خوبی نبودم.
شعر روز عاشورا + اشعار زیبا در مورد روز دهم ماه محرم و شهادت سیدالشهدا
قتلهای هولناک آمیتیویل در سال ۱۹۷۴، بهعنوان یکی از پریشانکنندهترین داستانهای ترسناک آمریکا در قرن بیستم تثبیت شدهاند.